
پیش فرضهای ما در این سوال درست نیست. ما فرض میکنیم که ایران و ژاپن در یک سطح و مثل هم بودند؛ در صورتیکه شرایط ما با ژاپن خیلی تفاوت داشت.
با این حال چند ویژگی برجسته ژاپن را بررسی میکنیم.
قبل اینکه دوران اصلاحات میجی شروع شود، نظامیها ژاپن را اداره میکردند و توانستند زیر ساختهای اجتماعی عمرانی زیادی بوجود بیاورند.
بیسوادی عملا ریشه کن شد و روشنفکران به راحتی اندیشه خود را به مردم میرساندند.
آگاهی و نظم نقطه عطف پیشرفت ژاپن بود.
جمع گرایی و نظم پذیری ژاپنیها چه منفعتی برای آنها داشت؟
بعد از پایان جنگ جهانی، ژاپن زیر ساخت قویای را ایجاد کرد بدون حمایت آمریکا.
آمریکاییها برخلاف ژاپنیها فردگرا بودند.
ژاپنیها برخلاف آمریکاییها در برابر مشکلات احساس شرمساری میکردند؛درصورتیکه آمریکاییها احساس گناه میکردند.
احساس شرمساری پاسخی در برخورد با دیگران به عنوان عضوی از اجتماع است.
ژاپنیها به دنبال پرورش سوپرمن و ابرانسان نیستند و به دنبال کسانی هستند که امکانات و شرایط موجود را به خوبی مدیریت کنند و به نسل بعد برسانند.
ژاپنیها نگاه متفاوتی به مدیریت دارند:
مدیریت باید طی فرایندهای رشد تدریجی و اصالت دادن به بدنه مدیریت میانی شکل بگیرد.
بخشی از گفتگوی ژاپن چگونه ژاپن شد؟
-
adminfarasoo
- نام نویسنده