سلام خدمت همهی شما همراهان عزیز. مفتخرم که با یکی دیگر از مقالات فراشناختی از سایت فراسوی دانش در خدمت شما عزیزان هستم. در این مقاله قصد دارم در ارتباط با انتقاد در راستای مطالب کانال فراسوی دانش و کتاب هوش هیجانی، اثر دنیل گولمن مطالبی ارائه دهم. با من همراه باشید.
روش انتقاد کردن صحیح
– اگر می خواهید از همسرتان یا افراد دیگر انتقاد کنید، آن را در بین دو عبارت مثبت قرار دهید.
به این صورت : جمله مثبت + جمله منفی + جمله مثبت
مثال:
– شما مرد سختکوشی هستید، اگر چه ما را به تفریح و بیرون نمیبرید، اما به نیازهای منزل حساس هستید.
– شما خیلی مهربان هستید، اگر چه به خاطر تذکرهای زیادتان ناراحت میشوم، ولی میدانم دوستم دارید.
– شما آشپز بینظیری هستید، اگر چه برنجتان امروز شور شده، اما خورشتتان معرکه است.
– شما خیلی برای بچهها زحمت میکشید، هرچند که دائما در درس دادن آنها در خانه داد میزنید که من را عصبانی میکند، اما میدانم که شما در مورد بچهها، مسئولیتپذیرترین زنی هستید که من میشناسم.
قرار دادن جمله منفی در بین دو جمله مثبت از شدت اثر تخریبی آن کم کرده و با اشاره به نکات مثبت، فرد احساس میکند فقط نکات منفی دیده نشده، رعایت انصاف شده و به همین دلیل انگیزه بیشتری برای تغییر و بهبود شرایط خواهد داشت. (برداشت مطلب از کانال تلگرامی ما و شما)
بدانم به اندازهای این وسط وظیفه دارم.
نباید بیطرف باشم، اما نباید هم خیلی کاسهی داغتر از آش بشوم!
فضای دوستانه ایجاد کنید.
اما مدل عیبجویی صحیح، این است که ما سعی کنیم از نظر مدل صحبت کردن، یک فضای دوستانهای را ایجاد کنیم. یعنی انسان به طور فطری و ذاتی، زمانی که با نقد سخت و گزندهای مواجه میشود به ویژه از کسانی که مسئولیتی ندارند، یا قدرتی در قبال او ندارند، (مثل خواهر) به احتمال زیاد وقتی با توپ و تشر، یا انتقاد در فضای غیر صمیمانه روبهرو شود به احتمال بسیار زیاد واکنش نشان خواهد داد. و نه تنها نقد کردن کار ساز نخواهد بود، بلکه اوضاع را بدتر میکند. پس یک فضای دوستانه ایجاد کنیم.
لحن و کلام مناسبی داشته باشید.
مودبانه و با رعایت احترام بگویید. حتی سعی کنید با بیان علمی و ارائهی مستندات انتقاد کنید.
تعادل را در انتقاد رعایت کنید.
قبل از گفتن ویژگی بد فرد حتما، به دو الی سه ویژگی مثبت او اشاره کنید.درحالی که ما همیشه میآییم بدیها را به سمت شخص حمله میکنیم. بسیار نتیجه خواهد داد. این چاپلوسی نیست بیان واقعیت است. قبل از نقد کردن، یک الی دو کلمهی مثبت هم در مورد آن فرد بگویید که شخص بداند من «حسن نیت» دارم.
به روحیات و خصوصیات طرف مقابل توجه کنیم.
چه حرفهایی او را بهم میریزد، نزنیم و چه حرفهایی او را خوشحال میکند و از چه دری وارد شویم. خیلی وقتها اصلا مستقیم وارد نشویم، بلکه بتوانیم راهکارهای غیر مستقیم را پیش بگیریم. انجام درست یک کار، فقط مربوط به این نمیشود که ما بدانیم چه باید کرد، بلکه شامل این هم میشود که بدانیم چه نباید کرد. بنابراین در برخورد با بعضی از اشخاص، با توجه به روحیات آنها، نباید برخی کار ها را انجام داد.
از بمباران طرف مقابل خودداری کنیم.
یک دفعه فرد را به باد انتقاد نبندیم. نباید در یک زمان، انتقادات گوناگون را بیان کرد، چون طبیعتا هیچ کس چنین حالتی را دوست ندارد.
انتقاد ما حالت عیبجویی نداشته باشد.
بسیار بسیار مهم است. چون واکنش به همراه دارد. بهتر است به جای اینکه بگوییم “این کار غلط است. از جمله “اگر آن کار را بکنی، خوب است.” استفاده کنیم.
اصلا زبان «او» نباشد زبان «ما» باشد.
به هر حال این موارد فوت و فنهای انتقاد است ولی در نهایت، اگر شما همهی این روشها را به کار بستید و تاثیری نداشت، متاسفانه باید بگویم که این واقعیت را باید بپذیرید که از دست شما کاری ساخته نیست. و شما نمیتوانید خودتان را به آب و آتش بزنید و مثل یک فرد مضطرب و یا عصبی هر کاری بکنید تا بخواهید او را تغییر دهید. ما چیزی تحت عنوان تغییر نداریم! درحالی که یکی از روشهای بد انتقاد این است که، پسزمینه و background ذهن ما تمایل به تغییر طرف مقابل است. زمانی که تمایل به تغییر طرف مقابل داشته باشیم، قطعا انتقاد ما جواب نخواهد داد.
سه نکته مهم در زمانی که کسی به ما انتقادی میکند که صاحب نقد است و نقد او برای ما اهمیت دارد:
- انتقاد را نوعی اطلاعات ارزشمند در مورد نحوهی انجام دادن بهتر کار در نظر بگیرید نه نوعی حملهی شخصی به خود.
- مواظب باشید به جای قبول مسئولیت، فوری حالت تدافعی نگیرید. همچنین در صورت ناراحتی شدید، از انتقادکننده بخواهید بقیهی گفتوگو را به جلسهی دیگری موکول کند تا در این فاصله بتوانید این پیام دشوار را بررسی و جذب کرده و آرامش بیابید.
- انتقاد را فرصتی برای همکاری با شخص انتقادکننده برای حل مسئله در نظر بگیرید نه موضعی دشمنانه.
کتاب هوش هیجانی، اثر دنیل گولمن، ص 234.
چهار روش انتقاد استادانه در زمینه مدیریت کسب و کار و به طور کلی زندگی
- بحث و گفتوگو کنید آن هم با زبان صریح و شفاف نه طعنه و کنایه.
- فقط انتقاد نکنید بلکه اگر راه حلی هست، ارائه دهید.
- خودتان انتقاد کنید نه اینکه به دیگران واگذار کنید.
- حساس باشید و با طرف مقابل همسازی و همدلی کنید.
📌هوش هیجانی، اثر دنیل گولمن، ص 233-234.
بدترین روش انگیزهبخشی به دیگران
انتقادها به جای اینکه به صورت شکایتهایی برای بهبود عملکرد مطرح شود، به شکل حمله به شخصیت طرف مقابل در آید (به جای انتقاد به کار انجام گرفته، به شخصیت طرف مقابل و در واقع ترور شخصیت دست میزنیم و کار بد را با انسان بد یکی میکنیم). با اتهامهای شخصی با چاشنی تنفر، طعنه و کنایه و توهین روبرو هستیم که همه باعث میشود طرف مقابل حالت دفاعی به خود بگیرد، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند و در نهایت به حصار سنگی پناه برد یا مقاومت منفعلانهی تلخی نشان دهد. (هوش هیجانی،اثر دنیل گولمن، ص 230.)
تفاوت انتقاد با تحقیر و سرزنش
تحقیر و سرزنش به هیچ وقت جواب نخواهد داد.
ذاتا این موضوع هیچ وقت درست نمیشود. تحقیر و سرزنش با فحش هیچ تفاوتی ندارد. چه بسا فحش را بگویند شنیدیم رفت،تحقیر و سرزنش در عمق وجود شخص فرو رود. تحقیر و سرزنش را با موضوع نقد کردن اشتباه نگیرید. مسئلهی انتقاد و نقد یکسری فوتوفنها و ظرافتهایی دارد. که کلیت این فوتو فنها این است که انتقاد دوستانه است و اصلا فرد متوجه نمیشود که به او انتقادی میگردد. یعنی در کل با نامهربانی و عصبی بودن و خشمگین بودن و باید و نباید کردن و تحقیر کردن و سرزنش کردن، هیچ چیزی درست جلو نمیرود.ز
تحقیر آسانترین راه
تحقیر آسانترین راهی است که کلا همهی ما میتوانیم انتخاب کنیم و به نوعی آن را بکار بگیریم و در عین حال همیشه راههای آسان هم جواب نمیدهد. کارهای پیچیدهتر سختتر کارهایی که همه زحمت بیشتری میبرد، مسلما به نتیجه ختم میشود. این همان نظام درد و پاداش است همان بحث پادشکنندگی که میگوید من درد یا سختیای را به جان خود میخرم که پس آن آسانی و خوشی باشد. من یک بار سختی انتقاد به شما را درست و سازندهاش به کار میگیرم، هر چند مقداری طولانیتر باشد، هر چند نیاز به فکر و سختی بیشتری داشته باشد هر چند نیاز به مبارزه با خود عصبی من باشد. برای اینکه بخواهم آرامتر باشم و تلاش کنم آرامتر بشوم اما جواب بهتری خواهد داد. ولی شما با تحقیر و سرزنش هیچ کاری را نمیتوانید پیش ببرید.
تحقیر کردن یکی از ویژگیهای انسان خود شیفته
خیلی از اوقات انسان خودشیفته تحقیر و سرزنش میکند. چرا که عزت نفس، selfesteem او آنقدر پایین است که تحقیر و سرزنش میکند که خودش را بالا ببرد. بنابراین تحقیر و سرزنش را کنار بگذاریم و با نقد کردن آن را اشتباه نکنیم. چون خیلی از اوقات پیش میآید که فرد میگویید من که تو را تحقیر نکردم من انتقاد کردم. درصورتی که خود نقد به این شکل معنا نمیدهد و به هر حال روشها و فوتوفنهایی دارد که ته آن مهربانی و دوستی و به نتیجه رسیدن است.
مثال
فرض کنید دانشاموز پشت کنکوری هستید که رتبهی پارسال شما خیلی خوب نیست. الان هم تلاشتان را میکنید یا حتی نمیکنید. بیان من مشاور به چه صورتی میتواند باشد؟ متاسفانه در بعضی مواقع افراد ناآگاه ممکن است تنبیهات فیزیکی و فحاشی را در پی گیرند. یا اینکه میگوید تو یک فرد تنبل درس نخوان خوشگذران بیفکری هستی. کاملا به مسیر تحقیر و سرزنش رفت. اما انتقاد هوشمندانه این است: شما که دانشآموز خوبی هستید ولی متاسفانه این روزها کم کاری میکنید، اما من آگاه هستم که اگر کار کنید؛ کنکور امسال رتبهی برتر میشوید. حتما طرف مقابل با این جمله هیجان میگیرد. من انتقادم را بین دو کلمه یا عبارت خیلی جذاب گذاشتم. فرد هم گذشته و هم آیندهاش برای او جذاب شد. همینطور با بیان و الفاظ دوستانه و مودبانه به او انتقادی شد.
در پایان
در این مقاله سعی کردم اصول صحیح انتقاد را به شما عزیزان ارائه دهم. بخشی از مطالب از کتاب هوش هیجانی، اثر دنیل گولمن گفته شد. توصیه میکنم در راستای این موضوع فراشناختی حتما این کتاب را مطالعه بفرمائید و نظرات خود را به اشتراک بگذارید. همچنین شما میتوانید سوالات خود را در همایشهای آنلاین مطرح کنید. برای آموزش مطالب فراشناختی بیشتر با سایت فراسوی دانش همراه باشید.
- admin1
- نام نویسنده